خیلی وقت ها،از صبح که از خواب بیدار میشیم،حوصله ی درس خوندن نداریم و یا وسط روز یهو انرژیمون تخلیه میشه و میزنیم جاده خاکی…
نگونه که مطئنم برای همه ی دانش آموزها و داوطلب های کنکور این اتفاق رخ داده،اما راه حلش عقب نشینی و منتظر موندن برای برگشت اون حس و حال خوب نیست،چون ما یاد گرفتیم باید برای همه چی جنگید،مثل هدفمون که داریم براش سختی میکشیم تا بهش برسیم…حالا برای این حس و حال خوبم میجنگیم تا باهم به دستش بیاریم،پس شدنیه…
حالا چجوری؟؟
اولین کار اینه که بلندشو و ورزش کن…
میدونم الان داری میگی برو بابا،من حال درس خوندن هم ندارم تومیگی ورزش کن!!
اما من میخام بهت بگم که وقتی یه فعالیت ورزشی رو انجام میدی هورمونی تو بدنت ترشح میشه که اون حس و حال خوب رو بهت تزریق میکنه،همیشه اگه توجه کرده باشی خستگی آخر ورزش،یه خستگیه لذت بخشیه،دلیلشم ترشح همون هورمون هاس‌…
پس حتی اگه شده یه دویدن ساده تا چند تا حرکت کششی باعث میشه انرژیِ رفته دوباره برگرده…
دومین کاری که میتونی انجام بدی اینه که هدفت رو مرور کن،اون چیزی که برای خودت و آیندت ترسیم کردی رو حالا وقتشه یه سری بهش بزنی و پیش خودت بگی…
به کجا می‌خوام برسم…
خودت رو تواون آینده تصورکن…
گشت زدن تو حیاط دانشگاه مورد علاقت…
سلفی گرفتن رو صندلی کلاس همون دانشگاه…
الان وقت،وقته اینه که چشم انداز مسیر رسیدن به هدفت رو بیاری جلوی چشم هات،وااای که چقد میچسبه وقتی که رویاهات عملی میشن…
اما میرسیم به سومین کار،همین الان تو ده تا آیتم خدارو شکرکن،آره شکر گذاری خدا به خاطر چیزهایی که شاید خیلی ها آرزوش رو دارن،مثل فرشته های زندگیت یعنی پدرو مادر،اینکه چهارستون بدنت سالمه،یه سقفی رو سرمه،رفیق های مشتی دارم…
ببین چقدر نعمت داری که اصلا حواست هم بهش نیس،پس همین الان خداروشکر کن ببین چه نیرویی بهت میده…
برای اینکه بیش از این سرت رو درد نیارم،آخرین کار اینه که سه تا اقدام کوچیک و ساده برای خودت درنظر بگیرتا وقتی که ازپسش براومدی میبینی که حس و حالت به کل عوض شده،حالا این کارا می‌تونه هرچی باش،مثلاً یه دوش گرفتن یا زنگ زدن به رفیقت برای پرسیدن حالش و یا حتی کمک کردن به دیگران که انرژی برگشتش فوق العادس،ازقدیمم گفتن از هردستی بدی از همون دست هم پس میگیری،توهم که تلاش میکنی حال بقیه روخوب کنی،اون بالاسریِ هم هوات رو داره،مطمئن باش…
صندلی بهترین دانشگاه کشور از آن شماس،بهش ایمان داشته باش…